دانلود تحقیق مبانی نظری مزیت رقابتی با فرمت ورد
هدف از این تحقیق بررسی مبانی نظری مزیت رقابتی با فرمت docx در قالب 50 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
تعداد صفحات | 50 |
حجم | 186 کیلوبایت |
فرمت فایل اصلی | doc |
دسته بندی | مدیریت |
فهرست مطالب
مبانی نظری مزیت رقابتی
2-9- استراتژی بازاریابی
2-10- الگوهای عقلایی تدوین استراتژی بازاریابی
2-11- گونهشناسی استراتژیهای سطح کسب و کار بر اساس نقاط مرجع استراتژیک
2-12- مفهوم سازی مجدد استراتژی رقابتی
2-13- مدل نیرویهای پنجگانه رقابتی
2-14- یادگیری سازمانی و راهبرد رقابتی
2-15- مزیت رقابتی
2-16- عوامل موثر بر مزیت رقابتی
2-17- نگرش های مرتبط با مزیت رقابتی
2-18- هوشمندی رقابتی
2-19- انواع مزیت رقابتی
منابع
در گذشته استراتژی بازاریابی بهعنوان بیانیهای که تعیینکننده مسیر حرکت سازمان در دستیابی به اهداف بازاریابی است، تعریف شده است (کاتلر و آمسترانگ، 2001). محققین بسیاری، مفهوم استراتژی بازاریابی را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و تعاریف بسیاری از آن ارائه دادهاند که در ادامه به تعدادی از این تعاریف اشاره شده است. بنابر تعریف هامبریک و دیگران (1996)، استراتژی بازاریابی شامل اتخاذ تصمیماتی بلندمدت و تخصیص منابع لازم برای توسعه حصول در حوزههای «تدوین اهداف بازار»، «انتخاب بازار هدف»، «قیمتگذاری»، «بستهبندی»، «تبلیغات» و «توزیع» میباشد. مدیران بازاریابی، به هنگام توسعه فعالیتهای حوزه وظیفهای خود با 2 دسته از متغیرهای کلیدی سر و کار دارند؛ الف) متغیرهای مرتبط با آمیزههای بازاریابی ب) متغیرهای مرتبط با تولید محصول (گونزالس و دیگران، 2004). معمولاً تصمیماتی که در راستای تدوین استراتژیهای بازاریابی اتخاذ میشوند با هدف دستیابی به افزایش رضایتمندی مشتریان و در جهت کسب سود بیشتر برای سازمان میباشند (جاوورسکی و کوهلی، 1993).
«انتظار بازارهای جدید» و تمایل رقابتی میان سازمانها، ضرورت ارتباط همه جانبه و اثربخش میان تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشان و مشتریان را بیش از پیش آشکار می کند. لذا برای رویارویی صحیح با این چالشها، تدوین استراتژیهای همسو در حوزههای «تولید» و «بازاریابی» به منظور دستیابی به اهداف تجاری سازمان ضروری به نظر میرسد (کامار و سادارشان، 1988). اسکینر (1986)، چنین استدلال میکند که دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار، نیازمند ارتباط اثر بخش میان استراتژیهای تولید و بازاریابی است و هر دو این استراتژیها باید مثل ستونهایی مستحکم، پشتیبان استراتژی تجاری سازمان باشند. مطالعات نشان داده است گسترش روابط نزدیک میان واحدهای تولید و بازاریابی سازمانها، با اتخاذ تصمیمات مربوط به توسعه محصول و فرآیند، باعث افزایش کیفیت محصول میشود (همیلتون، 1991). از سوی دیگر ویل رایت و کلارک (192) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که رابطه نزدیک میان واحدهای تولید و بازاریابی نه تنها منجر به توسعه طراحی محصولات میشود، بلکه باعث افزایش کارایی در تولید و به تبع آن به افزایش عملکرد کلی سازمان نیز منتهی خواهد شد (کلی و فلورز، 2002). با توجه به اینکه در عمل، اغلب فعالیتهای واحدهای تولید و بازاریابی در قیاس با یکدیگر در جهت دستیابی به اهداف غیر همسو برنامهریزی میشوند، مدیریت رابطه بین این دو حوزه عملکردی بسیار چالشی بوده و در بسیاری از موارد، مشکلات و تعارضات موجود میان آنان، سازمان را از رسیدن به یک موقعیت رقابتی مستحکم در بازار محروم میسازد (شارما و ملهوترا، 2002).